سلام
باحال بود .
نمي دونم يه حسي كه نمي دونم چه حسي هست
توش موج مي زد ...
مهربان تر از درخشان باشي ...
اومدم تو يك تكه اسمان ديدم پست ندادي گفتم ببينم جاهاي ديگه چه خبره . ديدم از خبر هم خبر تر تره ... به وادي رفتم به اينجا رسيدم . به دنيايي به اين بزرگي پس عشق كجاست رفتم نزديك بود به من يك انسان هستم برسم كه ياد اين حرف شبي افتادم كه مي گفت : ادرس وب من يك انسان هستمت رو پيدا كرده و اومده با يه سري صحبت ها راجع به وبت فهميده خوشت نمياد شبي بياد تو اين وبت اونم هنوز نيومده ... خلاصه منم نرفتم تا ببينم از خودت بپرسم كه برم توش يا نرم ......... ناقوس هاي زمانت هم عالي بود حيف با سر و بي ته بود ....
بازم ميام .
از الاف ها چيز ديگه اي هم مگه بر مياد ...